تحلیلی بر مبحث معترضة افلاطون در محاورة ثئای تتوس

Authors

مجید صدرمجلس

abstract

نوشتة حاضر گزارشی تحلیلی است از مبحث معترضة (the digression) افلاطون در محاورة ثئای­تتوس. مبحثی که طی آن افلاطون میان شیوه­های زندگی فیلسوف با سخنور به مقایسه می­پردازد. ضمن متن، نخست به این پرسش پرداخته­ایم که چگونه بحث در ماهیت معرفت به مبحث معترضه می­انجامد. ثانیاً، رئوس برجستة خود مبحث معترضه را با ارجاع به بعضی محاورات، بررسی کرده و سرانجام بر اساس بحثهای طرح شده، به نقش مبحث معترضه در متن محاوره نیز نگاهی افکنده­ایم.      مبحث معترضه، افزون بر محتوا، در ظاهر امر نیز با محاورة ثئای­تتوس منافاتی کلّی ندارد. چون افلاطون به صورت طبیعی و نه تصنعی از استدلال ناظر بر داناتر بودن عده­ای نسبت به برخی دیگر است که به مبحث معترضه راه می­یابد. محتوای مبحث نیز با روح تعالیم افلاطونی مغایرتی ندارد. هر چند مبحث معترضه تصریحاً یا تلویحاً به وجود مُثل اشارت دارد اما محاوره با تکیه بر محسوسات جزئی به نتیجة سلبی می­رسد. لیکن با توجه به مبحث معترضه، پیام اصلی محاوره این است که بدون وجود مُثل، تعریف معرفت ناممکن است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیلی بر مبحث معترضة افلاطون در محاورة ثئای‌تتوس

     نوشتة حاضر گزارشی تحلیلی است از مبحث معترضة (the Digression) افلاطون در محاورة ثئای­تتوس. مبحثی که طی آن افلاطون میان شیوه­های زندگی فیلسوف با سخنور به مقایسه می­پردازد. ضمن متن، نخست به این پرسش پرداخته­ایم که چگونه بحث در ماهیت معرفت به مبحث معترضه می­انجامد. ثانیاً، رئوس برجستة خود مبحث معترضه را با ارجاع به بعضی محاورات، بررسی کرده و سرانجام بر اساس بحثهای طرح شده، به نقش مبحث معترضه در...

full text

مبانی معرفت شناختی عشق ازدیدگاه افلاطون و مولوی با تکیه بر محاورات ضیافت، فایدروس، ثئای تتوس و دیوان شمس

عشق از مباحث مشترک میان عرفان و فلسفه است. طبق دیدگاه افلاطون و ملاحظات عاشقانۀ مولوی ، عشق به عنوان یک منبع عقل االهی، مدرِک کل شمرده می شود. در مقالۀ پیش رو به شباهت‌های این دو دیدگاه فلسفی و عرفانی در باب عشق می‌پردازیم. درتبارشناسی اندیشه و تجربۀ زیستۀ مولوی در ساحت عشق و نوع  فهم کلی حاکم بر صورت‌بندی او از مفاهیم عاشقانه، نقب به بنیاد تاریخی، فلسفی  این نوع نگرش، ضروری می‌نماید. در این مسی...

full text

جاودانگی نفس: تأملی در محاورة فایدون افلاطون

نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقالهنشان می‌دهد که به اعتقاد افلاطون مرگ‌اندیشی از دغدغه‌های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب‌تر و شادمان‌تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می‌داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند‌تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فی...

full text

جاودانگی نفس: تأملی در محاورة فایدون افلاطون

نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقالهنشان می دهد که به اعتقاد افلاطون مرگ اندیشی از دغدغه های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب تر و شادمان تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فی...

full text

بررسی تحلیلی تطوّر مفهوم نفس از افلاطون تا ملاصدرا

در حالیکه افلاطون، بر اساس اعتقادش به جهان ایده ها، نفس را مربوط به جهانی دیگر و امری مفارق از بدن معرفی می کند، ارسطو که توجه خود را به تفحص و چگونگی کارکرد واقعی موجودات این جهان معطوف داشته، بر نظر ورزی محض در باره ماهیت و سرشت آن ها تاکید دارد. وی در تعریف نفس نیز به تحلیل مو جو دات جاندار پرداخته و نفس را صورت بدن معرفی می‌کند. در اندیشه فلوطین، نفس جزئی از نفس کلی است که یکی از اقانیم سه ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز

Publisher: دانشگاه تبریز

ISSN 2251-7960

volume 5

issue 9 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023